حوری به راهم آمده دیگر به خوابم آمده

18 / 3

حوری به راهم آمده دیگر به خوابم آمده
با او شدم هر انجمن دیگر شدم خود میکده

حورا چه نوری زد به من با همّه‌ی نور دهن
حالا بسان معجزه من گشته ام بر او چمن

من‌ را نگار بو‌ کرده‌ است جانم‌ به‌ او خو کرده‌ است
الا میان میکده رویش به‌ من سو کرده است

سویم شده سوی همو هی می‌خورم فوق سبو
مِی خوارگی دائم شده هی می‌روم بر سوی هو

هو روی هویی گشته‌ام خمّ سبویی گشته‌ام
با آنکه هستی داده‌ام خوش بَر وَ رویی گشته‌ام

نوبت نشد دیگر تمام هی کاملم کرده قیام
دیگر قیامت می‌کنم چون روی دلبر شد مدام

عرشی‌ام و اندر مقام هی می‌روم سوی تمام
سیّد شدم گشتم سلام باز هی شوم روی تمام

سیّدعرشی
#سیدعرشی #حوریه #شعر #شعرعرفانی
دیدگاه ها (۰)

علی یعنی تمام سال و ماهم

سعادت با ظهورت میشود جان

جلوه‌ام شد جمکران آن حسن عمّویمان

اسمِ اَلله ، هر شروع آن که بهرش شد رکوع

You must love me... P5

Dark Blood p9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط